آقا مجید در شصتوهفتسالگی موجز و فروتنانه از پشت عینک گریف به ریزپرسیهای ما پاسخ میدهد و در کوران یادها و بادها، آرنج خود را بر پیشخانِ احساس نمیگذارد. با او از میانه میدان شروع کردیم و به محوطه جریمه رسیدیم.
* پس از مشخص شدن گروه ایران در پیکارهای انتخابی جام جهانی، برخی از راه هموار تیم ملی برای رسیدن به آمریکای لاتین سخن میگویند. شما با این اقوال موافقید؟
--روا نیست بازیهای بینالمللی، آنهم در چنین سطحی را ساده تلقی کنیم. شما در جام ملتهای آسیا پیشرفت تیمهایی که به حساب نمیآمدند را دیدید. سوریه را دیدید. قرقیزستان را دیدید. اینطور نیست که تیم ملی مثل آب خوردن جواز صعود به جام جهانی را دریافت کند. ضمن آنکه کادر فنی با چالش بزرگی مواجه است.
* از کدام چالش حرف میزنید؟
-کشمکش پیری در تیم ملی. به نظر میرسد مربیان گریزی جز دگردیسی در تیم و جایگزین کردن جوانها ندارند.
*ولی آقای قلعهنویی نشان داده با رنسانس رابطه چندان خوبی ندارد!
- اگر قرار باشد یکباره و یکشبه پروژه جوانگرایی محض کلید بخورد، ممکن است در نهایت ناباوری جام جهانی را از دست بدهیم. فوتبال با هیچ مربی و هیچ اردوگاهی شوخی ندارد.
*بالاخره نسخه نهایی چیست آقا مجید؟
- من معتقدم عوض کردن قالب تیم ملی با شتاب زیاد، سببساز مشکلات کوچک و بزرگی خواهد شد. منطق میگوید پروسه جوانگرایی باید بهصورت تدریجی به فرجام برسد. مهمتر از این اتفاق، تصویب قوانین برای جوانتر کردن تیمهای حاضر در لیگ حرفهای ایران است که کمترین توجه را به سن و سال بازیکنان دارند. اگر بر اساس مقررات متوسط سن لیگ را پایین بیاوریم، نفعش را فوتبال ملی خواهد برد.
*در بازار مکاره نقل و انتقالات شاهد سوداگری ستارههایی هستیم که روی اعصاب عشق فوتبالها سمباده میکشند. فوتبال حرفهای شده درست، اما دلیل نمیشود بازیکن به خاطر چند میلیون کمتر و بیشتر زیر میز بزند. قبول دارید؟
-من هم این صحنهها را میبینم و آزرده میشوم.
*همین؟
-همین که نه. شما این بازارگرمیها و پشت پا زدنها را از چشم فلان دروازهبان نبینید. بازیکنان امروز، دست خالی ستارههای دیروز را میبینند و متوجه میشوند اگر در زمان کوتاه بار خود را نبندند، همه عمر باید تاوان پس دهند. یادتان نرود یک آسیب دیدگی میتواند پرونده بزرگترین توپچیها را زودتر از موعد ببندد و تمام. من تصور میکنم باید قواعدی وضع شود.
*برای سوداگری بیشتر؟
-نه برای حمایت از بازیکنان بازنشسته. آن وقت مثل همه جای دنیا پیشکسوتان به آینه عبرت بازیکنان امروز مبدل نخواهند شد.
*خیلی از پیشکسوتان هم به سودای مربیگری به گود برگشتند و شکست خوردند و سرخورده به خانه رفتند.
همیشه دغدغه و ناراحتی من این است که ما محیط را برای رشد استعدادها فراهم نمیکنیم. نه فقط قلعهنویی که تمام مربیان ما هر چه هستند از خودشان است، مگر ما کجا سرمایهگذاری کردیم یا چه کاری کردیم تا فلانی تبدیل به یک مربی بزرگ شود؟ اتفاقاتی وجود دارد که خیلی آزاردهنده است، مثلاً ظرف ۳۰ سال گذشته ما افزون بر ۳۰۰ میلیون دلار صرف آوردن مربی خارجی کردیم، ولی من با اطمینان به شما میگویم که حتی یک دلار صرف تربیت مربی در داخل نشده است و با این حال به عنوان نمونه کسی مثل قلعهنویی با همین شرایط چند جام میگیرد پس قطعاً او از آنهایی که آوردهایم بهتر است و فقط محیطش متفاوت بوده، این یک مثال است و شما مطمئن باشید در شهرها و مناطق مختلف جوانانی داریم که میتوانند تبدیل به بازیکنان و مربیان بزرگی شوند، اما ما چنین بستری را نداریم. در واقع ما هیچ نظام آموزشی مشخص، مدون و هماهنگی نداریم و هرکسی با سلیقه خودش کار را پیش میبرد. بالاترین پیامی که اعضای تیم ملی داشتند و آن را فریاد زدند هم این بود که ما شایستهایم و استحقاق توجه داریم و نیاز داریم که برایمان برنامهریزی شود.
*راستی جام ملتهای اروپا را چطور آنالیز میکنید. نگاهها به این جام تا اینجا قابل تأمل بوده!
-جام بسیار باکیفیتی را سپری میکنیم و آنها که به دنبال توسعه و پیشرفت فوتبال بودند به هدف خود رسیدهاند. اگر منتقدانی هم باشند احتمالاً نگاه خاکستریشان به خاطر تیمهای پرطرفدار مثل ایتالیاست.
*فکر میکنید جام قهرمانی به کدام سرزمین پرواز کند؟
-اسپانیا قدرتمند نشان داده. آلمان مدعی تمام عیار است و انگلیس هم بسیار برانگیزه ظاهر شده. ضمن آنکه میشود به خلق شگفتی در روزهای پیش روامیدوار بود.
* فوتبال اروپا با این نمایشهای چشم نواز فاصلهاش را با فوتبال آسیا زیادتر کرده؟
- یک چیز در این میان مشترک است. شما هم در جام ملتهای آسیا و هم کوپا آمریکا متوجه شدید تیمهایی که در معادلات اولیه حاضر نبودند، چشمها را خیره کردند. من در مجموع فکر میکنم افزایش تعداد تیمهای جام جهانی، بسیاری از کشورها را که پیش از این نومید بودند را زنده کرده و این به صلاح فوتبال است.
*و سؤال آخر. زیر چادر شایعات برخی از حضور شما را در یک تیم لیگ برتری حرف میزنند. این چو انداختنها درست است؟
-اگر قرار باشد برگردم دوست دارم جایی باشم که بیدردسر و بیحاشیه کارها را پیش ببرم. تا ببینیم چه میشود.
نظر شما